قصه ها...

"قصه ها"ی رخشان بنی اعتماد

خوب در این وبلاگ به جز معماری قرار بود تاترهای خوب روی صحنه را هم بنویسم. 

شاید فقط تاتر را مطرح کردم انقدر که در این سالها فیلم خوب کم دیده ایم... اما بعد از مدت ها به تماشای فیلمی نشستم که مروری بر فیلم های درخور دیگری بود... رخشان بنی اعتماد از بانوان شایسته سینمای ایران در "قصه ها"، قصه سرنوشت آدم های فیلم های قبلیش را روایت می کند.

 

بنی اعتماد که با فیلم هایی چون نرگس، روسری آبی، زیر پوست شهر، گیلانه، خون بازی و ... خالق مهمترین آثار تاریخ سینمای ایران است در فیلم "قصه ها" نیز همانند دیگر آثارش راوی صادقی برای وقایع تلخ روزگار ما بود.

 

اطلاعات بیشتر پیرامون این فیلم را در سایت سلام سینما بخوانید.

 

 

چند تاتر قوی

خوب میخوام در مورد سه تا کار خوب و متفاوت این روزها بنویسم


هم هوایی

یک نمایش زنانه که بعد از اجرای پر استقبال در تالار حافظ در تالار شمس به نمایش در اومد

یک فضای کاملا زنانه...

  

 

 

نمایش «هم هوایی» جدا از آن که قصه سه زن است، قصه نسل‌هایی است که در کوران تحولات اجتماعی قرار می‌گیرند و گاه از شتاب زمانه عقب می‌افتند.  

نقد این نمایش را می توانید در خبرآنلاین بخوانید.  

 

 

سقراط 

کمتر تاتری است که تعداد دفعات تکرار نمایشش به پای سقراط برسد. تاتری که بارها تمدید شد و سالن همچنان پر بود. 

به جرات میگم که یکی از بهترین نمایش هایی بود که به تماشا نشستم. از داستان و دیالوگ هاُ تا کارگردانی و بازی ها همه چیز در حد عالی بود. 


 

 

 

"سقراط" نمایشی غریب است، زیرا حس معکوسی را در ذهن و روان مخاطب جاری می کند و وظیفه اش آگاه کردن ماست و نمی شود از این مهم چشم پوشید؛ چنانچه سقراط در این راه جان خود را هم نثار می کند. او می رود تا ما بمانیم با این درایت و بازاندیشی که از دروغ، ریا، عوام فریبی و ظلم و جور دست برداریم و مطیع اوامر انسانی و تابع حقیقت و زیبایی باشیم. 

 می توانید در مورد این نمایش در ایران تاتر بیشتر بخوانید.  

 

 

پاییز  

یک نمایش جنجالی که یکبار هم نوقیف شد. 

خوب با جمعی که به تماشای این تاتر نشستیم اکثرا راضی از سالن نمایش بیرون آمدندُ من اما یاد فیلم شهریار افتادم. آنجا که بهار شعر شهریار و ایرج میرزا را مقایسه می کند و در مورد شعر ایرج می گویدُ شعر تو تمیز نیست. من اگر کودکی در خانه داشتم اجازه نمی دادم به دیوان تو دست بزند. 

پاییز هم به ظن من نمایش تمیزی نبود. به کارگیری مکرر از الفاظ رکیک از سویی و به سخره گرفتن مقدسات از سمت دیگر... هرچند حرف های زیادی هم برای گفتن داشت. 

 

 

 

در سایت تاتر ایران می توانید مطالب بیشتری پیرامون این نمایش بخوانید

تاتر: ترانه های قدیمی

خوب تاتر یکی از لذت های زندگی منه، و یه جورایی برام تجلی دیگرگونه از هنر!

برای همین در این وبلاگ از این به بعد تاتر های خوب روی پرده رو که به تماشا نشسته ام معرفی میکنم، تا بقیه همه اگه ممکن شد، بروند و از دیدنش لذت ببرند!

«ترانه‌های قدیمی» نمایشی است که رحمانیان سال 90 در مراسم اختتامیه جشنواره‌ی «فیلم شهر» اجرا کرد. پنج قطعه کوتاه نمایشی بود که همراه با هر یک قطعه‌ای موسیقی و یکی از ترانه‌های خاطره‌انگیز اجرا می‌شد. حالا چند قطعه تازه نوشته است که با همان حال و هواست. برخی تک‌گویی هستند و بعضی گفتگوهای دو نفره. تمام این قطعات در مکان‌های مهم شهر تهران روایت می‌شود، مانند برج میلاد، امامزاده صالح، ترمینال شرق، کافه نادری و ... یعنی همه مکان‌هایی که بخشی از هویت تاریخی معماری تهران را توضیح می‌دهد.

همراه هر قطعه ، یک ترانه خاطره‌انگیز هم اجرا می‌شود که این قطعه‌ها توسط فردین خلعتبری هنرمند آهنگساز انتخاب شده و با اجرای زنده پیانوی سامان احتشامی و خوانندگی علی زند وکیل اجرا می‌شود.

گروهی از بهترین بازیگران تئاتر این قطعات را بازی می‌کنند؛ علی عمرانی، مهتاب نصیرپور، حبیب رضایی، افشین هاشمی، علی سرابی، اشکان خطیبی، سحر دولتشاهی، بهاره مشیری و معصومه رحمانی بازیگران نمایشی هستند که با تمام شیرینی‌اش فقط قرار است 10 شب روی صحنه باشد.